Enlarger

    ɪnˈlɑːrdʒɚ ɪnˈlɑːdʒə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    (عکاسی و سینما) دستگاه بزرگ‌ساز عکس، آگراندیسور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The company manufactured photographic enlargers and other photographic equipment throughout the 20th century.
    - این شرکت آگراندیسورهای عکاسی و سایر تجهیزات عکاسی را در طول قرن بیستم تولید می‌کرد.
    - Most photography schools have access to enlargers.
    - اکثر آموزشگاه های عکاسی به دستگاه‌های بزرگ‌ساز عکس دسترسی دارند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده enlarger

    ارجاع به لغت enlarger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «enlarger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enlarger

    لغات نزدیک enlarger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند