بهطور گسترده، بهطور همهجانبه، از همهی جهات، بهطور مکرر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The side effects of the new drug are being extensively researched.
عوارض جانبی داروی جدید بهطور همهجانبه در حال بررسی است.
The house was extensively damaged by the fire.
این خانه در اثر آتش سوزی بهطور گسترده آسیب دید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extensively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extensively