فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Widely

ˈwaɪdli ˈwaɪdli

صفت تفضیلی:

more widely

صفت عالی:

most widely

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

به‌طور گسترده‌ای، عمیقاً، به‌شدت، وسیعاً، بسیار، خیلی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

widely approved

مورد تأیید همگان

widely read

پرخواننده، خوش معلومات، کتاب خوانده، اهل مطالعه

adverb

در محدوده‌ی گسترده‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adverb

در همه جا، (سفر کردن) زیاد، فراوان

adverb

(خندیدن) گوش تا گوش

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد widely

  1. adverb to or over a great extent or range; far
    Synonyms:
    wide
  1. adjective
    Synonyms:
    generally broadly publicly nationally internationally universally popularly extensively comprehensively in many places far
    Antonyms:
    locally narrowly in a small circle

لغات هم‌خانواده widely

ارجاع به لغت widely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «widely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/widely

لغات نزدیک widely

پیشنهاد بهبود معانی