صفت تفضیلی:
furtherصفت عالی:
furthestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به حد غیرمنتظرهای در انجام کاری رسیدن
1- تاآنجاییکه
2- تا، تا فاصلهای که
خیلی بهتر، بسیار نیکوتر
1- دور از 2- اصلا ًنه، ابداً، خیلی مانده تا
چه فاصلهای، (دوری) چقدر؟
تاآنجاکه، تا مقداری که
بهمقدار قابلملاحظه، تا میزان زیاد، بسیار، بهمراتب، با اختلاف، بهوضوح، با فاصلهی زیاد
همهجا، ازهرسو، دور و نزدیک
همهجا، سرتاسر
(به) جاهای دوردست، اینجا و آنجا
من کی باشم (که)، من کوچکتر از آنم (که)
ازدسترفته، انجامشده، اصلاح (یا نجات و غیره) ناپذیر
نیممرده
1- دوام آوردن، فاصلهی زیادی را پیمودن 2- بسیار موفق شدن یا بودن، به جایی رسیدن
تا حال، تا اینجا، تا این میزان، تاکنون
تا آنجا که، تا حدی که
تا حالا خوبست
نادر، کمیاب، کم، قلیل
زمین تا آسمان فرق داشتن، بسیار متفاوت بودن
از دور و نزدیک، از همهجا، از جاهای مختلف
از اقصینقاط، از مناطق مختلف بسیاری، از دور و نزدیک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «far» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/far