با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Finally

ˈfaɪnli ˈfaɪnl-i
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2
بالأخره، عاقبت، سرانجام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- She finally signed the paper.
- سرانجام ورقه را امضا کرد.
- We must decide finally and now!
- ما باید به‌طورقطعی و هم‌اکنون تصمیم بگیریم!
adverb
در پایان، دست آخر، آخرسر، در آخر
adverb
به طور قاطع، قاطعانه، به طور قطعی، بی گمان، بی برو و برگرد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد finally

  1. adverb beyond any doubt
    Synonyms: assuredly, beyond recall, beyond shadow of doubt, certainly, completely, conclusively, convincingly, decisively, definitely, determinately, done with, enduringly, for all time, for ever, for good, in conclusion, inescapably, inexorably, irrevocably, lastly, once and for all, past regret, permanently, settled, with conviction
    Antonyms: doubtfully, dubiously, inconclusively
  2. adverb in the end; after period of time
    Synonyms: after all, after a while, already, as a sequel, at last, at length, at long last, at the end, at the last moment, belatedly, despite delay, eventually, in conclusion, in spite of all, in the eleventh hour, in the long run, lastly, someday, sometime, sooner or later, subsequently, tardily, ultimately, yet

لغات هم‌خانواده finally

ارجاع به لغت finally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/finally

لغات نزدیک finally

پیشنهاد بهبود معانی