فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Semifinal

ˌsemiˈfaɪnl̩ ˌsemɪˈfaɪnl̩

توضیحات:

به‌صورتِ semi-final یا به‌صورت مختصر semi نیز نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

ورزش (یک مسابقه یا یک دور از مسابقه که قبل از فینال برگزار می‌شود و برنده‌ی آن به بازی نهایی راه می‌یابد) نیمه‌پایانی، نیمه‌نهایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

England were beaten 3-0 by France in the semifinal.

انگلیس در نیمه‌نهایی با نتیجه‌ی ۳ بر ۰ مغلوب فرانسه شد.

She was knocked out in the semifinal.

او در نیمه‌نهایی حذف شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد semifinal

  1. noun one of the two competitions in the next to the last round of an elimination tournament
    Synonyms:
    semi elimination round elimination test next to the last next to the final just before the final preliminary to the final

لغات هم‌خانواده semifinal

ارجاع به لغت semifinal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «semifinal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/semifinal

لغات نزدیک semifinal

پیشنهاد بهبود معانی