به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Someday

ˈsʌmdeɪ ˈsʌmdeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb
    روزی، یکروز (در آینده)
    • - Someday he too will retire.
    • - روزی او هم بازنشسته خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد someday

  1. adverb eventually
    Synonyms: after a while, anytime, at a future time, finally, in a time to come, on a day, one day, one fine day, one of these days, one time, one time or another, sometime, sooner or later, subsequently, ultimately, yet
    Antonyms: never

ارجاع به لغت someday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «someday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/someday

لغات نزدیک someday

پیشنهاد بهبود معانی