فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Someday

ˈsʌmdeɪ ˈsʌmdeɪ

معنی و نمونه‌جمله

adverb

روزی، یکروز (در آینده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Someday he too will retire.

روزی او هم بازنشسته خواهد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد someday

  1. adverb eventually
    Synonyms:
    finally ultimately sooner or later subsequently after a while sometime one day at a future time one of these days yet anytime in a time to come one time on a day one time or another one fine day
    Antonyms:
    never

ارجاع به لغت someday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «someday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/someday

لغات نزدیک someday

پیشنهاد بهبود معانی