با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Somehow

ˈsʌmhaʊ ˈsʌmhaʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
به‌ طریقی، به یک نوعی، هرجور هست، هرجور
- It must be done somehow.
- هرطوری شده باید انجام شود.
- Somehow we must get to Yazd.
- باید یک جوری خود را به یزد برسانیم.
- Somehow I knew that there would be an earthquake.
- به دلیلی می‌دانستم که زلزله روی خواهد داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد somehow

  1. adverb by some means
    Synonyms: after a fashion, anyhow, anyway, anywise, by hook or crook, come what may, in one way or another, in some such way, in some way, one way or another, somehow or another, somehow or other
    Antonyms: no way

Idioms

ارجاع به لغت somehow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «somehow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/somehow

لغات نزدیک somehow

پیشنهاد بهبود معانی