فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Substantially

səbˈstænʃli səbˈstænʃli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1

به نحو قابل ملاحظه‌ای، به میزان زیادی، به میزان چشمگیری

She has substantially improved her singing skills since joining the choir.

او از زمان پیوستن به گروه کر مهارت‌های خوانندگی‌اش را به نحو قابل ملاحظه‌ای بهبود داده است.

The company's profits have increased substantially over the past year.

سود این شرکت در سال گذشته به میزان زیادی افزایش یافته است.

adverb

اساساً، اصولاً، در اصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

This model has power steering, but the two cars are substantially the same.

این مدل فرمان خودکار دارد اما این دو خودرو اساساً یکسان هستند.

These things will remain substantially the same over the next fifteen years.

این چیزها تا پانزده سال آینده اصولاً ثابت خواهند ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد substantially

  1. adverb to a large extent
    Synonyms:
    much mainly largely really essentially materially considerably heavily extensively in fact in reality in essence in the main in substance
    Antonyms:
    slightly insignificantly

لغات هم‌خانواده substantially

  • adverb
    substantially

ارجاع به لغت substantially

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «substantially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/substantially

لغات نزدیک substantially

پیشنهاد بهبود معانی