گذشتهی ساده:
structuredشکل سوم:
structuredسومشخص مفرد:
structuresوجه وصفی حال:
structuringشکل جمع:
structuresساخت، ساختار، ساختمان، ترکیب، سبک، سازمان، بنا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
the structure of an atom
ساختار یک اتم
the city's most important governmental structure
مهمترین ساختمان دولتی شهر
ایجاد کردن، ساختن، بنا کردن، پیریزی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The male mammal was structured for competition.
پستاندار نر برای رقابت ساخته شده بود.
The novel is structured on three levels.
این رمان در سه سطح ساخته شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «structure» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/structure