فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Erection

ɪˈrekʃn ɪˈrekʃn

شکل جمع:

erections

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

نصب، ساختمان، نعوظ، شق‌شدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the erection of a building

برپا کردن یک عمارت

the erection of an international economic union

ایجاد یک هم‌بست اقتصادی بین‌المللی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erection

  1. noun the act of building or putting up
    Synonyms:
    building constructing erecting
  1. noun an erect penis
    Synonyms:
    hard-on

ارجاع به لغت erection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/erection

لغات نزدیک erection

پیشنهاد بهبود معانی