آخرین به‌روزرسانی:

Erectile

ɪˈrektaɪl ɪˈrektaɪl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

راست‌شدنی، سیخ‌شدنی، قابل نعوظ، راست کردنی، بلندکردنی، نصب کردنی، قابل نصب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

erectile feathers

پرهای راست‌شونده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erectile

  1. adjective filled with vascular sinuses and capable of becoming distended and rigid as the result of being filled with blood
    Synonyms:
    cavernous

ارجاع به لغت erectile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erectile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/erectile

لغات نزدیک erectile

پیشنهاد بهبود معانی