امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vermilion

    vərˈmɪljən vərˈmɪljən vəˈmɪljən vəˈmɪljən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    ( vermillion ) شنگرف، شنجرف، قرمز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vermilion

    1. adjective Of a vivid red to reddish-orange color
      Synonyms:
      cinnabar vermillion vermeil chrome-red orange vermilion antimony vermilion French vermilion Dutch vermilion Chinese vermilion scarlet vermilion orient vermilion vermilion-red vermilion-scarlet vermilion-tawny chinese-red
    1. noun A variable color that is vivid red but sometimes with an orange tinge
      Synonyms:
      scarlet orange-red

    ارجاع به لغت vermilion

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vermilion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vermilion

    لغات نزدیک vermilion

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return