گذشتهی ساده:
blushedشکل سوم:
blushedسومشخص مفرد:
blushesوجه وصفی حال:
blushingشکل جمع:
blushesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در اولین نظر، بدون تعمق و تفکر
از خجالت دادن کسی خودداری کردن، خیط نکردن، بور نکردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blush» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blush