آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اسفند ۱۴۰۲

    Blush

    blʌʃ blʌʃ

    گذشته‌ی ساده:

    blushed

    شکل سوم:

    blushed

    سوم‌شخص مفرد:

    blushes

    وجه وصفی حال:

    blushing

    شکل جمع:

    blushes

    معنی blush | جمله با blush

    verb - intransitive B2

    سرخ‌ شدن (صورت) (از شرم یا سردرگمی و غیره)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    She blushed at remembering her own past mistakes.

    با یادآوری اشتباه‌های گذشته، صورتش از خجالت سرخ شد.

    When she saw the neighbor's son, she blushed.

    وقتی پسر همسایه را دید، سرخ شد.

    noun countable

    سرخی، سرخ شدن (صورت) (از خجالت و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    I felt everybody was noticing my blush.

    احساس می‌کردم که همه متوجه سرخی من بودند.

    The shy girl's constant blushes gave away her true feelings.

    سرخ شدن‌های مداوم دختر خجالتی احساسات واقعی او را فاش کرد.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی آرایش و پیرایش رژگونه

    She applied a touch of blush to her cheeks.

    کمی رژگونه روی گونه‌هایش زد.

    Her face lit up with a beautiful blush.

    صورتش با رژگونه‌ای زیبا برق زد.

    noun countable uncountable

    رنگ صورتی کم‌رنگ

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

    مشاهده

    The curtains were blush.

    رنگ پرده‌ها صورتی کم‌رنگ بود.

    She wore a stunning blush dress.

    او لباسی خیره‌کننده به رنگ صورتی کم‌رنگ به تن داشت.

    noun countable uncountable

    بلاش (نوعی شراب)

    I can't resist a glass of blush on a warm summer evening.

    نمی‌توانم در مقابل گیلاس بلاش در عصر گرم تابستانی مقاومت کنم.

    We celebrated our anniversary with a bottle of exquisite blush.

    سالگردمان را با یک بطری بلاش ممتاز جشن گرفتیم.

    noun

    نظر، نگاه (بیرونی)

    The politician's promises sounded great at first blush.

    وعده‌های این سیاستمدار در نگاه اول عالی به نظر می‌رسید.

    At first blush, the idea of quitting my job seemed crazy.

    در نظر اول، ایده‌ی ترک شغلم دیوانه‌کننده به نظر می‌رسید.

    verb - intransitive

    خجالت کشیدن، شرمگین شدن، شرمنده شدن

    I blush to admit that.

    از اذعان آن (موضوع) شرمنده‌ام.

    I always blush when someone catches me doing something embarrassing.

    همیشه وقتی کسی مرا در حال انجام کاری شرم‌آور می‌گیرد، خجالت می‌کشم.

    verb - intransitive

    سرخ شدن

    The sunset made the sky blush.

    غروب آسمان را سرخ کرد.

    The ripe apples on the tree began to blush.

    سیب‌های رسیده روی درخت شروع به سرخ شدن کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blush

    1. noun pink coloring
      Synonyms:
      color redness flush glow rosiness bloom blossom burning flushing reddening ruddiness pink tinge rosy tint scarlet mantling glowing
      Antonyms:
      whiteness paleness pallidity
    1. verb become colored, pinken
      Synonyms:
      redden flush turn red color glow crimson rouge turn scarlet have rosy cheeks mantle
      Antonyms:
      pale blanch

    Idioms

    at first blush

    در اولین نظر، بدون تعمق و تفکر

    to spare someones blushes

    از خجالت دادن کسی خودداری کردن، خیط نکردن، بور نکردن

    سوال‌های رایج blush

    گذشته‌ی ساده blush چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده blush در زبان انگلیسی blushed است.

    شکل سوم blush چی میشه؟

    شکل سوم blush در زبان انگلیسی blushed است.

    شکل جمع blush چی میشه؟

    شکل جمع blush در زبان انگلیسی blushes است.

    وجه وصفی حال blush چی میشه؟

    وجه وصفی حال blush در زبان انگلیسی blushing است.

    سوم‌شخص مفرد blush چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد blush در زبان انگلیسی blushes است.

    ارجاع به لغت blush

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blush

    لغات نزدیک blush

    • - blurry
    • - blurt
    • - blush
    • - blush wine
    • - blusher
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.