امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blusher

ˈblʌʃər ˈblʌʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    کسی که (از خجالت و غیره) زود سرخ می‌شود، خجول، زودشرم، کم‌رو
  • noun countable uncountable
    (لوازم آرایش) رژگونه، سرخاب، پودری که برای سرخ کردن گونه‌ها به‌کار می‌رود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blusher

  1. noun Yellowish edible agaric that usually turns red when touched
    Synonyms: blushing mushroom, Amanita rubescens
  2. noun Makeup consisting of a pink or red powder applied to the cheeks
    Synonyms: rouge, paint

ارجاع به لغت blusher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blusher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blusher

لغات نزدیک blusher

پیشنهاد بهبود معانی