فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cringe

krɪndʒ krɪndʒ

گذشته‌ی ساده:

cringed

شکل سوم:

cringed

سوم‌شخص مفرد:

cringes

وجه وصفی حال:

cringing

شکل جمع:

cringes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

خود را جمع کردن، خود را پس کشیدن، پس رفتن، کز کردن (از ترس یا سرما و غیره)

The child cringed at the sight of the spider crawling across the floor.

کودک با دیدن عنکبوت در حال خزیدن روی زمین خود را جمع کرد.

She cringed against the wall.

او کنار دیوار کز کرد.

verb - intransitive informal

آب شدن (از خجالت)، خجالت کشیدن، خجالت‌زده شدن (بسیار زیاد) (که اغلب با حرکات فیزیکی بروز می‌یابد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I always cringe when I hear my own recorded voice.

همیشه وقتی صدای ضبط‌شده‌ی خودم را می‌شنوم، خیلی خجالت می‌کشم.

I cringed at the embarrassing video my sister shared on social media.

از ویدئوی شرم‌آوری که خواهرم در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته بود، از خجالت آب شدم.

verb - intransitive

خود را خوار کردن، خود را کوچک کردن، خود را حقیر کردن

As a confident person, I don't feel the need to cringe in front of others.

به عنوان فردی که اعتماد‌به‌نفس دارد، نیازی به خود را خوار کردن در مقابل دیگران احساس نمی‌کنم.

He always cringes whenever his boss enters the room, eager to please and avoid any confrontation.

هر زمان که رئیسش وارد اتاق می‌شود، او خود را کوچک می‌کند تا از هرگونه بگومگو جلوگیری کند.

adjective slang informal

خجالت‌آور، چندش‌آور

I can't watch that show, it's just too cringe.

نمی‌تونم اون برنامه رو تماشا کنم، خیلی چندش‌آوره.

I can't believe I wore that cringe outfit to the party last night.

نمی‌تونم باور کنم که من اون لباس خجالت‌آور رو دیشب توی مهمونی پوشیدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cringe

  1. verb flinch, recoil from danger
    Synonyms:
    wince dodge draw back flinch shrink start tremble duck cower recoil stoop quail blench kneel crouch grovel eat dirt
    Antonyms:
    come forward

ارجاع به لغت cringe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cringe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cringe

لغات نزدیک cringe

پیشنهاد بهبود معانی