فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cringle

American: ˈkrɪŋɡəl British: ˈkrɪŋɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    حلقه‌ی سوراخ‌های بادبان کشتی که طناب از میان آن رد می‌شود، حلقه‌ی طنابی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cringle

  1. noun Fastener consisting of a metal ring for lining a small hole to permit the attachment of cords or lines
    Synonyms: eyelet, loop, grommet, grummet

ارجاع به لغت cringle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cringle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cringle

لغات نزدیک cringle

پیشنهاد بهبود معانی