با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eyelet

ˈaɪlɪt ˈaɪlɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    eyeleted
  • شکل سوم:

    eyeleted
  • سوم شخص مفرد:

    eyelets
  • وجه وصفی حال:

    eyeleting
  • شکل جمع:

    eyelets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    سوراخ (بند کفش و ...)، حلقه‌ی فلزی (در لباس‌ها)
    • - The dress had a delicate eyelet.
    • - لباس حلقه‌ی فلزی ظریفی داشت.
    • - The eyelet on the belt added a touch of elegance to the outfit.
    • - سوراخ روی کمربند زیبایی‌ای به لباس افزوده است.
  • noun countable
    سوزن‌دوزی‌ شده
    • - She admired the intricate eyelet design on the handkerchief.
    • - او طرح پیچیده‌ی سوزن‌دوزی شده‌ی روی دستمال را تحسین کرد.
    • - The eyelet added a delicate to the tablecloth.
    • - سوزن‌دوزی ظرافتی به سفره می‌بخشید.
  • noun countable
    سوراخ یا شکاف (برای مخفیانه نگاه کردن)
    • - She peered through the eyelet in the door to see who was knocking.
    • - او ازطریق شکاف در نگاه کرد تا ببیند چه کسی در می‌زند.
    • - The detective examined the crime scene through the peephole in the wall.
    • - کارآگاه ازطریق سوراخ دیوار صحنه‌ی جنایت را بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eyelet

  1. noun Fastener consisting of a metal ring for lining a small hole to permit the attachment of cords or lines
    Synonyms: opening, aperture, cringle, eyehole, loop, perforation, grommet, grummet

ارجاع به لغت eyelet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyelet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eyelet

لغات نزدیک eyelet

پیشنهاد بهبود معانی