آخرین به‌روزرسانی:

Grommet

ˈɡrɒmɪt ˈɡrɒmɪt

معنی

noun

حلقه‌ی فلزی یا طنابی (که برای محکم‌سازی دور سوراخ یا مادگی دوخته می‌شود و بیشتر برای استحکام سوراخ‌های بادبان‌های کشتی که طناب یا کابل از آنها رد می‌شود به‌کار می‌رود)، سوراخ فلزی که روی کیف چرمی (و غیره) وجود دارد، مادگی دور دوزی‌شده، مادگی مستحکم شده با حلقه‌ی فلز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grommet

  1. noun fastener consisting of a metal ring for lining a small hole to permit the attachment of cords or lines
    Synonyms:
    loop eyelet cringle

ارجاع به لغت grommet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grommet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grommet

لغات نزدیک grommet

پیشنهاد بهبود معانی