گذشتهی ساده:
grovelledشکل سوم:
grovelledسومشخص مفرد:
grovelsوجه وصفی حال:
grovellingدمر خوابیدن، سینهمال رفتن، پست شدن، پست بودن، خزیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I will never grovel in front of tyrants.
هرگز در مقابل بیدادگران پیشانی بر خاک نخواهم مالید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grovel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grovel