آخرین به‌روزرسانی:

Beseech

bɪˈsiːtʃ bɪˈsiːtʃ

گذشته‌ی ساده:

besought

شکل سوم:

besought

سوم‌شخص مفرد:

beseeches

وجه وصفی حال:

beseeching

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

درجستجوی چیزی بودن، التماس کردن، تقاضا کردن، استدعا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

They knelt, beseeching God to save their lives.

زانو زدند و به خدا تضرع کردند که جانشان را نجات دهد.

I beseech you to tell me.

استدعا می‌کنم به من بگویید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beseech

  1. verb beg
    Synonyms:
    ask pray appeal plead entreat implore petition solicit crave importune invoke beg adjure supplicate
    Antonyms:
    offer give

ارجاع به لغت beseech

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beseech» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beseech

لغات نزدیک beseech

پیشنهاد بهبود معانی