Adjure

əˈdʒʊr əˈdʒʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    adjured
  • شکل سوم:

    adjured
  • سوم‌شخص مفرد:

    adjures
  • وجه وصفی حال:

    adjuring

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
سوگند دادن، قسم دادن، لابه کردن، تقاضا کردن، به اصرار تقاضا کردن(از)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The teacher adjured the student to be late no more.
- معلم به شاگرد تکلیف کرد که دیگر دیر نیاید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adjure

  1. verb command
    Synonyms: beseech, charge, entreat, implore, obligate, order, require, supplicate

ارجاع به لغت adjure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adjure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adjure

لغات نزدیک adjure

پیشنهاد بهبود معانی