۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Pamper

ˈpæmpər ˈpæmpə

گذشته‌ی ساده:

pampered

شکل سوم:

pampered

سوم‌شخص مفرد:

pampers

وجه وصفی حال:

pampering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

به‌ ناز پروردن، نازپرورده، متنعم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a pampered child

بچه نازپرورده

Being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust.

فروشنده‌ی سیار‌بودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pamper

  1. verb serve one’s every need, whim
    Synonyms:
    spoil indulge please satisfy gratify cater to humor pet baby coddle cosset mollycoddle overindulge caress fondle tickle yield dandle spoil rotten spare the rod
    Antonyms:
    ignore neglect hurt be mean withhold

سوال‌های رایج pamper

گذشته‌ی ساده pamper چی میشه؟

گذشته‌ی ساده pamper در زبان انگلیسی pampered است.

شکل سوم pamper چی میشه؟

شکل سوم pamper در زبان انگلیسی pampered است.

وجه وصفی حال pamper چی میشه؟

وجه وصفی حال pamper در زبان انگلیسی pampering است.

سوم‌شخص مفرد pamper چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pamper در زبان انگلیسی pampers است.

ارجاع به لغت pamper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pamper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pamper

لغات نزدیک pamper

پیشنهاد بهبود معانی