گذشتهی ساده:
pamperedشکل سوم:
pamperedسومشخص مفرد:
pampersوجه وصفی حال:
pamperingبه ناز پروردن، نازپرورده، متنعم کردن، لوس کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust.
فروشندهی سیاربودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.
He’s been pampered all his life and doesn’t know how to take care of himself.
او تمام عمرش در نازونعمت بوده و نمیداند چطور از خودش مراقبت کند.
a pampered child
بچه نازپرورده
Grandparents love to pamper their grandchildren with gifts and sweets.
پدربزرگها و مادربزرگها عاشق این هستند که نوههایشان را با هدیه و شیرینی لوس کنند.
گذشتهی ساده pamper در زبان انگلیسی pampered است.
شکل سوم pamper در زبان انگلیسی pampered است.
وجه وصفی حال pamper در زبان انگلیسی pampering است.
سومشخص مفرد pamper در زبان انگلیسی pampers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pamper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pamper