فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Come Forward

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    (برای توضیح یا کمک) داوطلب شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد come forward

  1. verb volunteer services
    Synonyms: appear, make proposal, offer services, present oneself, proffer oneself

ارجاع به لغت come forward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come forward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-forward

لغات نزدیک come forward

پیشنهاد بهبود معانی