آمدن از (مبدأ و منبع مشخص)، به دست آمدن، به عمل آمدن (اغلب برای توصیف خانوادهی یک شخص استفاده میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Wine comes from grapes.
شراب از انگور بهعمل میآید.
She comes from a wealthy family.
او از خانوادهای ثروتمند است.
(مکان) اهل جایی بودن، از جایی آمدن (چیزی)
حرف یا صحبتی را از کسی بازگو کردن، از طرف کسی حرفی را آوردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «come from» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-from