گذشتهی ساده:
emanatedشکل سوم:
emanatedسومشخص مفرد:
emanatesوجه وصفی حال:
emanatingناشی شدن، سرچشمه گرفتن، بیرون آمدن، جاری شدن، تجلی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fragrance emanates from flowers.
بوی خوش از گلها برمیخیزد.
Most of the criticism against him emanates from his defeated rivals.
بیشتر انتقاداتی که از او میشود، از رقیب شکستخوردهاش سرچشمه میگیرد.
Some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years.
برخی مواد تابشگر قادرند سالها بهطور خطرناکی از خود اشعهی رادیواکتیو ساطع کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emanate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emanate