امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ejaculate

ɪˈdʒækjəleɪt ɪˈdʒækjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ejaculated
  • شکل سوم:

    ejaculated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ejaculates
  • وجه وصفی حال:

    ejaculating

معنی

noun verb - transitive adverb
از دهان بیرون پراندن، دفع کردن، انزال کردن، خروج منی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ejaculate

  1. verb eject semen
    Synonyms: climax, come, discharge, have an orgasm, spurt

ارجاع به لغت ejaculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ejaculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ejaculate

لغات نزدیک ejaculate

پیشنهاد بهبود معانی