با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Mercury

ˈmɜrːkjəri ˈmɜːkjəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • جیوه
  • noun
    سیماب، جیوه، (نجوم) تیر، پیک، پیغام بر، دزد ماهر،(با حرف بزرگ) عطارد، یکی از خدایان یونان قدیم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mercury

  1. noun A heavy silvery toxic univalent and bivalent metallic element; the only metal that is liquid at ordinary temperatures
    Synonyms: quicksilver, hydrargyrum, hg, atomic number 80

ارجاع به لغت mercury

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mercury» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mercury

لغات نزدیک mercury

پیشنهاد بهبود معانی