آره، بله، البته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
"Could you lend me your pen for a moment?" "Of course."
"میشه یکلحظه خودکارت رو قرض بگیرم؟" "بله."
"May I have another slice of cake?" "Of course, help yourself."
"میشه یه تیکه کیک دیگه بردارم؟" "البته، بفرمایید."
"Would you like some tea?" "Of course, that would be lovely."
"چای میل دارید؟" "آره، عالی میشه."
البته، محققاً، بیگمان، طبیعتاً، طبعاً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The capital of France is, of course, Paris.
البته که پایتخت فرانسه پاریس است.
Summer is, of course, the warmest season of the year.
طبیعتاً تابستان گرمترین فصل سال است.
Eating healthy food is, of course, good for you.
بیگمان خوردن غذای سالم برای شما مفید است.
مشخصاً، طبیعتاً، عجیب نیست که، جای تعجب ندارد که
I didn't study at all for the exam, so, of course, I failed.
من اصلاً برای امتحان درس نخواندم، پس طبیعتاً رد شدم.
The team hadn't practiced all week, so, of course, they lost the game.
اعضای تیم تمام هفته تمرین نکرده بودند، جای تعجب ندارد که بازی را باختند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «of course» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/of-course