شیفته، وسواسی، مشغول، گرفتار، علاقهمند، درگیر (شدیداً)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Why are people so obsessed with money?
چرا مردم انقدر عاشق پولاند؟
Many fans are obsessed with their favorite celebrities.
بسیاری از طرفداران شیفتهی ستارههای محبوب خود هستند.
She became obsessed with perfection in her work.
او در کار خود، گرفتار کمالگرایی شد.
Gatsby the obsessed lover
گتسبی عاشق دلباخته
کلمهی «obsessed» در زبان فارسی به «وسواسی»، «مشغول ذهنی» یا «شیفتهی بیش از حد» ترجمه میشود.
این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد به طرز افراطی و بیوقفهای به چیزی فکر میکند، به آن علاقه دارد یا نسبت به آن دلبستگی شدید پیدا کرده است. «obsessed» معمولاً بار منفی دارد و نشان میدهد که تمرکز فرد روی یک موضوع خاص به حدی است که ممکن است زندگی روزمره، تصمیمگیریها و روابط او را تحت تأثیر قرار دهد.
از منظر روانشناسی، افراد obsessed غالباً نمیتوانند افکار مربوط به موضوع یا شخص خاص را از ذهن خود دور کنند و این افکار به صورت مداوم و گاهی مزاحم وارد فرآیندهای فکری آنها میشوند. این حالت میتواند شامل علاقهی شدید به یک فرد، یک فعالیت، یک شیء یا حتی یک ایده باشد. در بسیاری از موارد، وسواس یا اشتیاق افراطی باعث میشود فرد نسبت به سایر جنبههای زندگی کمتر توجه داشته باشد و انرژی ذهنی خود را متمرکز بر موضوع مورد علاقه کند.
در زندگی روزمره، واژهی obsessed برای توصیف علاقههای شدید و گاه غیرمنطقی افراد به کار میرود. برای مثال، وقتی گفته میشود «She’s obsessed with her phone» یعنی «او وسواسی نسبت به تلفن همراهش دارد»، نشاندهندهی توجه مداوم و غیرعادی فرد به یک شیء خاص است. این کاربرد معمولاً در مکالمهی روزمره برای اشاره به علاقههای شدید و گاهی بیش از حد به کار میرود و بار معنایی هشداردهنده یا طنزآمیز نیز میتواند داشته باشد.
در فرهنگ عامه و رسانهها، obsessed اغلب برای توصیف شخصیتهای داستانی یا افراد مشهور به کار میرود که نسبت به چیزی یا کسی دچار دلبستگی شدید و گاه خطرناک شدهاند. این کاربرد ادبی و سینمایی نشان میدهد که obsessed نه تنها یک ویژگی شخصیتی است، بلکه میتواند نقطهی شروعی برای روایت داستان، ایجاد تعلیق و تحلیل رفتارهای انسانی باشد.
از نظر زبانی، obsessed یک صفت است که معمولاً با حرف اضافهی with همراه میشود تا موضوع وسواس یا اشتیاق مشخص شود، مانند «obsessed with success» («وسواسی نسبت به موفقیت»). این ساختار نشان میدهد که واژه به راحتی میتواند در موقعیتهای مختلف، از توصیف شخصی گرفته تا تحلیل روانشناختی یا نقد اجتماعی، به کار رود. obsessed یک اصطلاح انعطافپذیر است که تمرکز شدید، علاقهی افراطی و گاهی وسواس فکری را به شکل واضح و مؤثر منتقل میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obsessed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obsessed