آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ شهریور ۱۴۰۴

    Altogether

    ˌɒːltəˈɡeðər ˌɔːltəˈɡeðə

    معنی altogether | جمله با altogether

    adverb B1

    جمعاً، درمجموع

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    My father wrote thirty books altogether.

    پدرم جمعاً سی کتاب نوشت.

    The project cost $10,000 altogether.

    این پروژه درمجموع ۱۰۰۰۰ دلار هزینه داشته است.

    adverb B2

    کاملاً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    He is altogether wrong.

    او کاملاً در اشتباه است.

    This is altogether different from what I expected.

    این با آنچه انتظار داشتم، کاملاً فرق دارد.

    adverb B1

    روی‌هم‌رفته

    The trip altogether was a great success.

    سفر روی‌هم‌رفته بسیار موفقیت‌آمیز بود.

    Altogether, his actions showed a lack of consideration for others.

    روی‌هم‌رفته، اعمال او نشان‌دهنده‌ی بی‌توجهی او به دیگران بود.

    noun informal

    لخت (پیش از the می‌آید)

    The artist captured the model's beauty by painting her in the altogether.

    این هنرمند زیبایی مدل را با نقاشی کردن او به‌طور لخت به تصویر کشید.

    She strutted down the runway wearing the altogether.

    وقتی که لخت بود، از سکو پایین آمد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد altogether

    1. adverb as a whole
      Synonyms:
      generally on the whole by and large in all all in all all things considered taken together as a whole collectively for the most part in sum all everything considered all told en masse bodily conjointly everything included in toto
      Antonyms:
      partly
    1. adverb completely
      Synonyms:
      completely totally fully perfectly quite absolutely thoroughly wholly utterly
      Antonyms:
      incompletely

    سوال‌های رایج altogether

    معنی altogether به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «altogether» در زبان فارسی به «کاملاً»، «به‌طور کلی» یا «در مجموع» ترجمه می‌شود.

    این واژه از نظر دستوری یک قید است و برای بیان شدت، کامل بودن یک حالت یا جمع‌بندی کلی به کار می‌رود. تفاوت آن با واژه‌ی «all together» بسیار مهم است؛ چرا که «altogether» یک واژه‌ی مستقل با معنای خاص است، اما «all together» ترکیب دو واژه به معنای «همه با هم» است. همین تفاوت کوچک باعث می‌شود کاربرد درست آن در زبان انگلیسی اهمیت زیادی داشته باشد.

    در نوشتار رسمی، «altogether» اغلب برای بیان یک دیدگاه نهایی یا قضاوت کلی به کار می‌رود. برای مثال، نویسنده‌ای که چندین بخش از یک موضوع را توضیح داده است، در پایان می‌تواند از «altogether» استفاده کند تا نتیجه‌ای کلی ارائه دهد. این کاربرد به متن انسجام می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا تمام جزئیات را در قالب یک جمع‌بندی درک کند. از این منظر، «altogether» ابزاری برای هدایت ذهن مخاطب به سمت یک برداشت نهایی است.

    در گفتار روزمره، «altogether» می‌تواند شدت یک حالت یا تجربه را برجسته کند. برای نمونه، وقتی کسی می‌گوید «It was altogether impossible»، تأکید می‌کند که چیزی کاملاً غیرممکن بوده است. این واژه در چنین بافت‌هایی نقش تقویتی دارد و به بیان قدرت بیشتری می‌بخشد. برخلاف برخی قیدها که تنها معنای جزئی به جمله می‌افزایند، «altogether» باعث می‌شود پیام گوینده واضح‌تر و قاطع‌تر منتقل شود.

    از نظر سبکی، «altogether» در مقایسه با واژه‌های مشابهی چون «completely» یا «totally» بار رسمی‌تری دارد و به‌ویژه در نوشتارهای آکادمیک یا متون توصیفی دقیق استفاده می‌شود. در حالی که «completely» بیشتر در گفت‌وگوهای غیررسمی شنیده می‌شود، «altogether» می‌تواند هم در نوشتار و هم در گفتار جلوه‌ای جدی‌تر و متین‌تر ایجاد کند. همین ویژگی باعث شده است که نویسندگان و سخنرانان حرفه‌ای از آن برای تأکید یا جمع‌بندی استفاده کنند.

    از دیدگاه زبان‌شناختی، «altogether» واژه‌ای است که لایه‌های معنایی مختلفی دارد: در یک حالت به معنای شدت و کامل بودن (completely) است و در حالت دیگر برای جمع‌بندی کلی (in general) به کار می‌رود. این تنوع معنایی نشان‌دهنده‌ی انعطاف و غنای زبان انگلیسی است. تسلط بر کاربردهای مختلف آن به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا نوشته‌ها و سخنانشان هم دقیق‌تر و هم زیباتر باشد. استفاده درست از «altogether» نشانه‌ای از مهارت بالاتر در زبان است، زیرا به گوینده اجازه می‌دهد پیام خود را با دقت، ظرافت و قدرت بیشتری منتقل کند.

    ارجاع به لغت altogether

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «altogether» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/altogether

    لغات نزدیک altogether

    • - alto-
    • - altocumulus
    • - altogether
    • - altoist
    • - altostratus
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.