فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bedtime

ˈbedtaɪm ˈbedtaɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bedtimes

معنی و نمونه‌جمله

noun
وقت خواب، وقت استراحت، موقع خوابیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- When is the children's bedtime?
- بچه‌ها چه ساعتی به بستر می‌روند؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bedtime

  1. noun time for bed
    Synonyms:
    sleep time time to turn in time to retire time to hit the sack time to hit the hay sleepy time lights out slumbertime sack time

ارجاع به لغت bedtime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bedtime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bedtime

لغات نزدیک bedtime

پیشنهاد بهبود معانی