با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

حجم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مقداری از فضا که جسم آن را اشغال می‌کند
  • فونتیک فارسی

    hajm
  • اسم
    volume, bulk, mass, size, dimension
    • - حجم کاری که باید انجام می‌شد او را هراسان کرد.

    • - He was daunted by the volume of work to be done.
    • - حجم صادرات

    • - the volume of exports
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حجم

ارجاع به لغت حجم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حجم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حجم

لغات نزدیک حجم

پیشنهاد بهبود معانی