آخرین به‌روزرسانی:

جرم به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

jerm

body, incrustation, mass

حقوق fact

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جرم

  1. مترادف:
    جسم ماده
  1. مترادف:
    رسوب
  1. مترادف:
    آلودگی چرک
  1. مترادف:
    میکرب
  1. مترادف:
    شیره
  1. مترادف:
    اثم بزه تقصیر جسم جنایت جنحه حرج خطا خلاف گناه معصیت

سوال‌های رایج جرم

جرم به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «جرم» در زبان فارسی دو معنی عمده دارد که به‌طور متفاوت در زمینه‌های مختلف به کار می‌رود. Crime (در معنای نقض قانون) یا Mass (در زمینه‌ی فیزیک)

در نخستین معنا، «جرم» به معنی رفتار یا عملی است که برخلاف قوانین یک جامعه یا نظام حقوقی انجام می‌شود و موجب مجازات می‌گردد. در این زمینه، جرم‌ها می‌توانند طیف وسیعی از رفتارهای نادرست یا غیرقانونی را شامل شوند، از سرقت و کلاهبرداری گرفته تا قتل و فساد. مجازات‌ها نیز بسته به نوع و شدت جرم می‌توانند از جریمه‌های مالی ساده گرفته تا زندان یا حتی مجازات‌های شدیدتر متفاوت باشند. این نوع جرم‌ها معمولاً بر اساس قوانین هر کشور یا منطقه تعریف می‌شوند و برای آن‌ها مجازات‌های مشخصی در نظر گرفته می‌شود.

در بعد دیگر، «جرم» در علوم فیزیک به معنای مقدار ماده در یک جسم است و معمولاً بر اساس واحدهای کیلوگرم یا گرم اندازه‌گیری می‌شود. این تعریف از جرم به ویژگی فیزیکی جسم اشاره دارد که به‌وسیله‌ی آن می‌توانیم مقاومت جسم در برابر تغییر وضعیت حرکت یا سکون را درک کنیم. در واقع، جرم، یکی از ویژگی‌های بنیادی در فیزیک است که نه‌تنها بر روی حرکت اجسام تأثیر می‌گذارد، بلکه در زمینه‌های مختلف فیزیکی مانند جاذبه، انرژی و حرکت، نقشی اساسی دارد. در فیزیک، هر چه جرم یک جسم بیشتر باشد، نیروی جاذبه‌ای که آن جسم ایجاد می‌کند، بیشتر خواهد بود.


ارجاع به لغت جرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جرم

لغات نزدیک جرم

پیشنهاد بهبود معانی