آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ شهریور ۱۴۰۴

    Be Around

    معنی be around

    phrasal verb

    زنده بودن، موجود بودن، حاضر بودن

    phrasal verb

    صمیمی بودن، معاشرت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج be around

    معنی be around به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «be around» در زبان فارسی به «حضور داشتن»، «در دسترس بودن»، «در نزدیکی بودن» یا «وجود داشتن» ترجمه می‌شود و یکی از اصطلاحات بسیار رایج و پرکاربرد در مکالمات روزمره و نوشتار انگلیسی است. این عبارت بسته به زمینه، می‌تواند جنبه‌های فیزیکی، اجتماعی، عاطفی یا حتی تاریخی و فرهنگی داشته باشد و به همین دلیل کاربردهای متعددی پیدا کرده است.

    یکی از رایج‌ترین کاربردهای «be around»، اشاره به حضور فیزیکی یک شخص در مکان یا زمان مشخص است. برای مثال، جمله‌ی «I’ll be around this afternoon» یعنی «امروز بعدازظهر حضور خواهم داشت» یا «در دسترس خواهم بود». در محیط‌های کاری، تحصیلی یا خانوادگی، این عبارت به دیگران اطلاع می‌دهد که شخص می‌تواند برای ملاقات، همکاری یا صحبت در دسترس باشد. این کاربرد نشان می‌دهد که «be around» نه تنها حضور فیزیکی، بلکه دسترس‌پذیری و آمادگی برای تعامل را نیز منتقل می‌کند.

    علاوه بر حضور فیزیکی، «be around» می‌تواند به دوام یا استمرار چیزی در طول زمان اشاره داشته باشد. برای مثال، جمله‌ی «This tradition has been around for centuries» به معنای «این سنت قرن‌هاست که وجود دارد» است. در این کاربرد، عبارت نشان‌دهنده‌ی پایداری، ماندگاری و استمرار یک رفتار، سنت یا پدیده است. چنین استفاده‌ای می‌تواند در زمینه‌های تاریخی، فرهنگی یا اجتماعی دیده شود و اهمیت طول عمر و نفوذ یک پدیده را نشان دهد.

    همچنین، «be around» در زمینه‌های عاطفی و اجتماعی برای بیان پشتیبانی، مراقبت و همراهی دیگران استفاده می‌شود. جمله‌ای مانند «It’s comforting to have friends who are always around» یعنی «داشتن دوستانی که همیشه حضور دارند، حس آرامش می‌دهد». در اینجا، «be around» نه تنها حضور فیزیکی، بلکه مفهوم حمایت عاطفی، امنیت روانی و اعتماد به دیگران را منتقل می‌کند و اهمیت روابط انسانی و اجتماعی را برجسته می‌کند.

    از نظر معنایی، «be around» می‌تواند به حضور چیزی در محیط یا جامعه نیز اشاره کند. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «These ideas have been around for a long time» یعنی «این ایده‌ها مدت‌هاست که وجود دارند». این کاربرد نشان می‌دهد که چیزی در جامعه، فرهنگ یا افکار عمومی حضور دارد و تأثیر یا حضور آن محسوس است. این جنبه باعث می‌شود «be around» به عنوان عبارتی چندبعدی و منعطف، در متون رسمی، ادبی، علمی و مکالمات روزمره کاربرد فراوان داشته باشد.

    عبارت «be around» مفهومی گسترده و چندبعدی دارد که شامل حضور فیزیکی، دوام و استمرار، دسترس‌پذیری، مراقبت و حضور اجتماعی یا فرهنگی می‌شود. استفاده صحیح از این عبارت باعث می‌شود پیام حضور، پشتیبانی یا دوام یک فرد، شیء یا پدیده به شکل مؤثر و شفاف منتقل شود و درک بهتری از ارتباطات انسانی و جایگاه پدیده‌ها در زمان و مکان ارائه گردد.

    ارجاع به لغت be around

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «be around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-around

    لغات نزدیک be around

    • - be all the world (to somebody)
    • - be along
    • - be around
    • - be as good as one's word
    • - be at loggerheads with somebody
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.