صفت تفضیلی:
more lacklusterصفت عالی:
most lacklusterشکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: lacklustre
انگلیسی آمریکایی ملالآور، تاریک، کدر، بینور، بیفروغ، بدون زرقوبرق، تار، کسلکننده، بیانرژی، بیروح، خستهکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
lackluster eyes
چشمان بیفروغ
lackluster reaction
واکنش بیروح
Her performance was lackluster.
بازیگری او چنگی به دل نمیزد (کسلکننده بود).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lackluster» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lackluster