آخرین به‌روزرسانی:

Blah

American: blɑː British: blɑː

شکل جمع:

blahs

صفت تفضیلی:

more blah

صفت عالی:

most blah

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective interjection

(عامیانه - درمورد سخن و نگارش) ملالت‌آور، خسته‌کننده، از پیش‌دانسته، قس‌علی‌هذا (درمورد چیزهای تکراری و خسته‌کننده)

he said: the guests were good and brought gifts, blah, blah, blah

او گفت: مهمانان خوب بودند و هدیه آوردند... و از این قبیل حرفهای بی‌مزه

Seeing that movie gave me a blah feeling.

دیدن آن فیلم مرا خسته و دل‌زده کرد.

noun interjection adjective

دلزدگی، ملال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blah

  1. adjective dull, lifeless
    Synonyms:
    boring dull dreary lifeless monotonous humdrum bland pedestrian monotone plodding banausic yawn producing
    Antonyms:
    exciting full of life spirited

سوال‌های رایج blah

شکل جمع blah چی میشه؟

شکل جمع blah در زبان انگلیسی blahs است.

صفت تفضیلی blah چی میشه؟

صفت تفضیلی blah در زبان انگلیسی more blah است.

صفت عالی blah چی میشه؟

صفت عالی blah در زبان انگلیسی most blah است.

ارجاع به لغت blah

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blah» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blah

لغات نزدیک blah

پیشنهاد بهبود معانی