گیاهشناسی وانیل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
Vanilla is my favorite flavor of ice cream.
وانیل طعم مورد علاقهام در بستنی است.
The vanilla extract added a rich taste to the cake.
عصارهی وانیل طعمی عالی به کیک اضافه کرد.
معمولی، ساده، عادی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The room was decorated in a bland, vanilla color scheme.
اتاق با طرح رنگی ملایم و سادهای تزئین شده بود.
The house had a vanilla exterior.
خانه نمای بیرونی معمولی داشت.
گیاهشناسی وانیلی
vanilla ice cream
بستنی وانیلی
vanilla dessert
دسر وانیلی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vanilla» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vanilla