فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Palliative

-ətɪv / / -eɪtɪv ˈpæliətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    palliatives
  • صفت تفضیلی:

    more palliative
  • صفت عالی:

    most palliative

معنی

noun adjective
سبک‌ساز، مسکن، دارویی که موقتاً ناخوشی را سبک سازد، مسکن موقتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد palliative

  1. noun remedy that alleviates pain without curing
    Synonyms:
    alleviator alleviant
  1. adjective moderating pain or sorrow by making it easier to bear
    Synonyms:
    alleviative mitigative alleviatory mitigatory lenitive

ارجاع به لغت palliative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «palliative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/palliative

لغات نزدیک palliative

پیشنهاد بهبود معانی