meadow, lawn, turf, herbage, grass, greensward, pasture, grassland, sward
meadow
lawn
turf
herbage
grass
greensward
pasture
grassland
sward
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دو گاو در مرغزار میچریدند.
Two cows were grazing in the meadow.
او آرام روی مرغزار نشست و از آفتاب گرم لذت برد.
She sat quietly on the lawn, enjoying the warm sunshine.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مرغزار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرغزار