آخرین به‌روزرسانی:

مرغ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / morgh /

جانورشناسی hen

ماده‌ی بالغ پرنده‌ای اهلی و خانگی

مرغ تخم می‌گذارد.

A hen lays eggs.

مرغ‌ها و خروس‌ها

hens and cocks

اسم
فونتیک فارسی / morgh /

جانورشناسی bird, avian, fowl, chicken, biddy, pullet, ornith-, ornitho-

پرنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مرغ آبی

water bird

مرغ بهشتی

bird of paradise

اسم
فونتیک فارسی / margh /

گیاه‌شناسی Bermuda grass, dog's tooth grass

گیاهی از تیره‌ی گندمیان

مرغ جنوب ایالات متحده

Bermuda grass of the southern United States

ریزساختار مرغ

microstructure of Bermuda grass

اسم
فونتیک فارسی / margh /

meadow

چراگاه، مرتع

دو گاو در مرغ درحال چریدن بودند.

Two cows were browsing in the meadow.

رود در مرغ جاری شد.

The river flushed the meadow.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرغ

  1. مترادف:
    پرنده طایر طیر
  1. مترادف:
    ماکیان
  1. مترادف:
    چراگاه مرغزار مرتع
  1. مترادف:
    سبزه‌زار علفزار گیاه‌زار
  1. مترادف:
    چمن علف
  1. مترادف:
    آب‌دهن

سوال‌های رایج مرغ

مرغ به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مرغ» در زبان انگلیسی معادل hen یا chicken است و به پرنده‌ای از خانواده‌ی مرغیان اشاره دارد که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع غذایی در دنیا شناخته می‌شود. مرغ‌ها در سراسر جهان در انواع مختلف نگهداری می‌شوند و از تخم‌گذاری، گوشت و پر آنها برای تأمین نیازهای انسانی استفاده می‌شود. این پرنده به دلیل ویژگی‌های خاص خود، در فرهنگ‌های مختلف جایگاه ویژه‌ای دارد و در بسیاری از زمینه‌ها نقش پررنگی ایفا می‌کند.

مرغ‌ها به‌عنوان حیوانات اهلی در کشاورزی و دامداری اهمیت زیادی دارند. در بسیاری از جوامع، مرغ‌ها به‌عنوان منبع عمده پروتئین، از طریق گوشت و تخم‌مرغ مصرف می‌شوند. تخم‌مرغ به‌ویژه یکی از مهم‌ترین مواد غذایی در سبد خرید خانوارها است که در غذاهای مختلف از جمله کیک‌ها، املت‌ها و حتی سس‌ها استفاده می‌شود. همچنین، گوشت مرغ به دلیل قیمت مقرون‌به‌صرفه و امکان دسترسی آسان به آن، در بسیاری از آشپزی‌ها جایگاه خاصی دارد.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، مرغ نماد باروری، حیات و حتی ثروت است. در برخی از اعتقادات، مرغ به‌عنوان پرنده‌ای که به زمین ارتباط دارد، نمادی از روزی و رزق است. در جشن‌ها و مراسم‌های مختلف، از مرغ به‌عنوان نماد شادمانی و ثروت استفاده می‌شود. برای مثال، در بسیاری از مناطق روستایی، مرغ‌ها به‌عنوان هدیه به‌عنوان نشانه‌ای از احترام یا محبت به دیگران داده می‌شوند.

در روانشناسی نیز، مرغ‌ها به‌عنوان نمادهایی از مسئولیت‌پذیری و نظم شناخته می‌شوند. از آنجایی که مرغ‌ها معمولاً به‌طور مرتب تخم می‌گذارند و در طبیعت، وظیفه‌ی مراقبت از جوجه‌ها را دارند، این ویژگی‌ها به آنها نمادهایی از ثبات و نظم می‌دهد. در بعضی از فرهنگ‌ها، مرغ‌ها نیز به‌عنوان نمادی از سخت‌کوشی و تلاش مداوم شناخته می‌شوند.

در دنیای مدرن، مرغ نه‌تنها یک منبع غذایی است، بلکه در صنایع مختلفی چون داروسازی و صنایع غذایی نیز کاربرد دارد. از پروتئین‌های مرغ در ساخت مکمل‌های غذایی، خوراک دام و محصولات دیگر استفاده می‌شود. همچنین، در بسیاری از کشورها، مرغ‌ها در مزارع صنعتی به‌طور گسترده پرورش داده می‌شوند که این امر به تأمین نیازهای گسترده غذایی در جوامع شهری کمک کرده است.

ارجاع به لغت مرغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرغ

لغات نزدیک مرغ

پیشنهاد بهبود معانی