امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unfortunately

ʌnˈfɔːrtʃnətli ʌnˈfɔːtʃnətli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unfortunately
  • صفت عالی:

    most unfortunately

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2
متأسفانه، بدبختانه، به‌ صورت تأسف‌انگیز، به‌ نحو ناگوار، با کمال تأسف، از بخت بد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Unfortunately for him, he was wrong.
- از بخت بدش اشتباه می‌کرد.
- Unfortunately, I forgot to bring my umbrella.
- متأسفانه فراموش کردم چترم را بیاورم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unfortunately

  1. adjective With ill fortune
    Synonyms:
    by ill hap by-chance accidentally predestinately as-luck-would-have-it by an evil chance perversely
  1. adverb By bad luck
    Synonyms:
    regrettably unluckily alas
    Antonyms:
    fortunately
  1. adjective To be regretted
    Synonyms:
    unluckily regrettably lamentably unhappily miserably sadly grievously disastrously dismally calamitously badly dismayingly sickeningly discouragingly catastrophically horribly if worst comes to worst
    Antonyms:
    happily favorably prosperously

ارجاع به لغت unfortunately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfortunately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unfortunately

لغات نزدیک unfortunately

پیشنهاد بهبود معانی