فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Application

ˌæplɪˈkeɪʃn ˌæplɪˈkeɪʃn

شکل جمع:

applications

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B1

درخواست، درخواست‌نامه، فرم، تقاضا، تقاضانامه، درخواست رسمی معمولا به‌صورت کتبی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

Fill this application and sign it on the bottom.

این فرم را پر کنید و پای آن را امضا کنید.

an application for employment

درخواست کار

noun countable

کامپیوتر برنامه‌های کاربردی کامپیوتری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Some dictionary applications also include sample sentences to help users understand how words are used in context.

برخی از برنامه‌های فرهنگ لغت شامل نمونه‌جملات هم هستند تا به کاربران، در فهم این‌که چگونه کلمات در متن استفاده می‌شوند کمک کنند.

Many applications store data in a database, allowing users to store and retrieve information as needed.

بسیاری از برنامه‌ها، داده‌ها را در یک پایگاه داده ذخیره می‌کنند و به کاربران اجازه می‌دهند اطلاعات را در صورت نیاز ذخیره و بازیابی کنند.

noun countable

کاربرد، استفاده، استعمال

This invention will have many applications in agriculture.

این اختراع در کشاورزی کاربردهای بسیار خواهد داشت.

application of new techniques

استفاده از تکنیک‌های جدید

noun

ضمیمه

noun

پشتکار، سعی، مداومت

His son has both talent and application.

پسرش هم استعداد و هم پشتکار دارد.

This job calls for the application of several skills.

این کار مستلزم داشتن چندین مهارت است.

noun

ربط، اطلاق، وابستگی

Your suggestion has no application to this problem.

پیشنهاد شما ربطی به این مسئله ندارد.

The application of the title "doctor" to him is inappropriate.

اطلاق عنوان «دکتر» به او نابه‌جاست.

noun

مالیدن به، زدن به، چیز مالیدنی یا زدنی (به ویژه دارو)

the application of an ointment

مالیدن مرهم

the application of paint to a wall

زدن رنگ به دیوار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an oily application for dry skin

کرم چرب برای پوست خشک

the application of cosmetics

بزک کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد application

  1. noun use
    Synonyms:
    use function purpose employment utilization practice operation exercise exercising value relevance pertinence appositeness germaneness appliance play usance
  1. noun request
    Synonyms:
    request appeal claim demand inquiry letter petition solicitation suit form paper blank draft entreaty requisition
  1. noun hard work
    Synonyms:
    effort diligence dedication commitment industry attention concentration perseverance busyness study zeal consideration attentiveness deliberation assiduity
  1. noun putting substance on another
    Synonyms:
    applying treatment rubbing administering administration dosing creaming oiling

لغات هم‌خانواده application

سوال‌های رایج application

معنی application به فارسی چی میشه؟

واژه "application" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که بسته به متن و زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، می‌تواند متفاوت باشد. در ادامه به بررسی این واژه و معانی مختلف آن می‌پردازیم.

۱. کاربرد در فناوری اطلاعات

در دنیای فناوری اطلاعات، "application" به معنای نرم‌افزار یا برنامه‌ای است که برای انجام وظایف خاصی طراحی شده است. این نرم‌افزارها می‌توانند شامل برنامه‌های کاربردی، بازی‌ها، یا برنامه‌های موبایلی باشند. این برنامه‌ها به کاربران این امکان را می‌دهند که به سادگی و به طور مؤثر وظایف خود را انجام دهند.

۲. درخواست یا تقاضا

در معنای دیگر، "application" به معنای درخواست یا تقاضا برای چیزی است. به عنوان مثال، زمانی که کسی برای ورود به یک دانشگاه یا شغل خاص درخواست می‌دهد، می‌گویند که او یک "application" ارسال کرده است. این نوع کاربرد شامل فرم‌های مشخصی است که اطلاعات شخصی، تحصیلات، و تجربیات کاری فرد در آن ذکر می‌شود.

۳. استفاده یا به کارگیری

معنی دیگر "application" به معنای استفاده یا به کارگیری یک مفهوم، تکنیک یا فناوری در عمل است. به عنوان مثال، می‌توان گفت "استفاده از تکنیک‌های جدید در پزشکی" که در اینجا "application" به معنای به کارگیری تکنیک‌های نوین در حوزه پزشکی است.

نکات جالب

- تاریخچه: واژه "application" از زبان لاتین "applicare" به معنای "به چیزی چسباندن" گرفته شده است که به خوبی نشان‌دهنده این است که چگونه یک نرم‌افزار یا درخواست می‌تواند به نیازهای خاصی پاسخ دهد.

- انواع: برنامه‌های کاربردی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: برنامه‌های بومی (native apps) که برای یک پلتفرم خاص طراحی شده‌اند و برنامه‌های وب (web apps) که از طریق مرورگر اینترنت در دسترس هستند.

- توسعه: توسعه برنامه‌های کاربردی نیازمند دانش عمیق در زمینه برنامه‌نویسی و طراحی رابط کاربری است. این فرایند شامل مراحل تحلیل نیاز، طراحی، کدنویسی، تست و نگهداری است.

- تأثیرات اجتماعی: برنامه‌های کاربردی به طور قابل توجهی نحوه ارتباطات، کار و زندگی روزمره ما را تغییر داده‌اند. از جمله اثرات مثبت آن می‌توان به افزایش کارایی و سهولت در انجام کارها اشاره کرد.

- چالش‌ها: با وجود مزایای بسیار، توسعه و استفاده از برنامه‌های کاربردی با چالش‌هایی مانند مسائل امنیتی، حریم خصوصی و وابستگی به تکنولوژی همراه است.

ارجاع به لغت application

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «application» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/application

لغات نزدیک application

پیشنهاد بهبود معانی