آخرین به‌روزرسانی:
Utilization
ˌjuːtələˈzeɪʃn̩
ˌjuːtɪlaɪˈzeɪʃn̩
شکل جمع:
utilizationsتوضیحات:
شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: utilisation
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
بهره‌گیری، استفاده، به‌کارگیری (به‌طور مؤثر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The utilization of renewable energy sources is crucial in reducing our dependence on fossil fuels.
بهره‌گیری از منابع انرژی تجدیدپذیر در کاهش وابستگی ما به سوخت‌های فسیلی بسیار مهم است.
The utilisation of data analytics has revolutionized the way companies make strategic decisions.
استفاده از آنالیز داده‌ها، شیوه‌ی تصمیم‌گیری استراتژیک شرکت‌ها را متحول کرده است.
مترادف و متضاد utilization
-
noun the act of putting into playSynonyms:use application employment exercise operation implementation usage utilisation play exertion
-
noun the condition of being put to useSynonyms:use application service employment duty
لغات هم‌خانواده utilization
-
nounutilization
-
adjectiveutilizable
-
verb - transitiveutilize
ارجاع به لغت utilization
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «utilization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/utilization
لغات نزدیک utilization
- - utility truck
- - utilizable
- - utilization
- - utilize
- - utilizer