آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Implementation

ˌɪmpləmenˈteɪʃn̩ ˌɪmplɪmenˈteɪʃn̩

شکل جمع:

implementations

معنی implementation | جمله با implementation

noun uncountable C2

اجرا، پیاده‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The implementation of stricter gun control laws is a hotly debated topic.

اجرای قوانین سختگیرانه‌تر کنترل اسلحه موضوعی است که به‌شدت مورد بحث است.

The implementation of new safety regulations has greatly improved workplace conditions.

پیاده‌سازی مقررات ایمنی جدید شرایط محیط کار را تا حد زیادی بهبود بخشیده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The project's implementation was delayed due to unforeseen challenges.

اجرای این پروژه به دلیل چالش‌های غیرمنتظره به تعویق افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد implementation

  1. noun the act of putting into play

لغات هم‌خانواده implementation

  • noun
    implementation

سوال‌های رایج implementation

شکل جمع implementation چی میشه؟

شکل جمع implementation در زبان انگلیسی implementations است.

ارجاع به لغت implementation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «implementation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/implementation

لغات نزدیک implementation

پیشنهاد بهبود معانی