آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Operation

ˌɑːpəˈreɪʃn ˌɒpəˈreɪʃn

شکل جمع:

operations

معنی operation | جمله با operation

noun countable uncountable C1

عمل، کار، کنش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

Practice until you can go through the whole operation without thinking.

تمرین کن تا وقتی که بتوانی بدون فکر کردن همه‌ی عملیات را انجام بدهی.

the delicate operations of the human brain

کنش‌های حساس مغز انسان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The factory has been in operation for a year.

یک سال است که کارخانه مشغول کار است.

to put into operation

به کار انداختن

the mechanical operations involved in sculpture

کارهای مکانیکی وابسته به تندیس (مجسمه) سازی

noun uncountable

کارکرد، عملکرد، اثر، تأثیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the operation of this drug

اثر این دارو

the operation of the Holy Ghost on humans

تأثیر روح‌القدس بر انسان‌ها

noun countable

عمل جراحی

Soon after the operation, he died.

کمی پس از عمل جراحی مرد.

noun

(ریاضی) عمل، فراوش، عمل جبری

binary operation

عمل دوتایی

noun countable

(نظامی و غیره) عملیات نظامی، مانورهای رزمی

Operation Barbarosa

عملیات نظامی بارباروسا

Chief of Naval Operations

(امریکا) فرمانده‌ی نیروی دریایی

noun countable

اداره، گردش، بهره‌برداری، اداره کردن، چرخاندن

the operation of a large household

اداره کردن یک خانواده‌ی بزرگ

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد operation

  1. noun business concern
  1. noun surgical procedure
    Synonyms:

Collocations

in operation

1- درحال کار کردن، دایر، به راه، مشغول تولید 2- دارای اعتبار قانونی، لازم‌الاجرا، به قوت خود باقی، مؤثر، کارا، کاری

لغات هم‌خانواده operation

سوال‌های رایج operation

شکل جمع operation چی میشه؟

شکل جمع operation در زبان انگلیسی operations است.

ارجاع به لغت operation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «operation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/operation

لغات نزدیک operation

پیشنهاد بهبود معانی