شکل جمع:
operationsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- درحال کار کردن، دایر، به راه، مشغول تولید 2- دارای اعتبار قانونی، لازمالاجرا، به قوت خود باقی، مؤثر، کارا، کاری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «operation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/operation