شکل جمع:
exploitationsبهرهبرداری، سود بردن، استخراج، بهرهکشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the exploitation of workers by company managers
بهرهکشی کارگران توسط مدیران شرکتها
the exploitation of the country's oil resources
بهرهبرداری از منابع نفت کشور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exploitation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exploitation