آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Exploitation

ˌeksplɔɪˈteɪʃn ˌeksplɔɪˈteɪʃn

معنی exploitation | جمله با exploitation

noun uncountable C1

بهره‌برداری، استفاده، استثمار، بهره‌کشی، سوءاستفاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The exploitation of natural resources without proper planning can lead to long-term damage.

بهره‌کشی از منابع طبیعی بدون برنامه‌ریزی مناسب می‌تواند به آسیب‌های بلندمدت منجر شود.

Through clever exploitation of technology, the company gained an edge over its competitors.

با استفاده‌ی هوشمندانه از فناوری، شرکت برتری خود را نسبت به رقبا به دست آورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the exploitation of workers by company managers

بهره‌کشی کارگران توسط مدیران شرکت‌ها

the exploitation of the country's oil resources

بهره‌برداری از منابع نفت کشور

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد exploitation

  1. noun taking advantage
    Synonyms:

ارجاع به لغت exploitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exploitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exploitation

لغات نزدیک exploitation

پیشنهاد بهبود معانی