با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Operationally

ˌɑːpəˈreɪʃnli ˌɒprˈeɪʃnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
از لحاظ عملی، به‌صورت عملی، از نظر عملیاتی، به‌صورت عملیاتی
- The idea is operationally and economically unfeasible.
- این ایده از لحاظ عملیاتی و اقتصادی غیرممکن است.
- The aircraft was used operationally as a strategic bomber.
- از این هواپیما به‌صورت عملیاتی به‌عنوانِ بمب‌افکن استراتژیک استفاده شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده operationally

ارجاع به لغت operationally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «operationally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/operationally

لغات نزدیک operationally

پیشنهاد بهبود معانی