آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Deliberation

dɪˌlɪbəˈreɪʃn dɪˌlɪbəˈreɪʃn

معنی deliberation | جمله با deliberation

noun countable uncountable formal

سنجش، بررسی، تأمل، کنکاش، مشورت، سبک‌سنگین کردن، مکث، تفکر، ژرف‌اندیشی، ژرف‌نگری، تعمق

the deliberations of a group of statesmen

ژرف‌اندیشی گروهی از دولتمردان

After much deliberation, she finally made up her mind and accepted the job offer.

پس‌از تأمل فراوان، سرانجام تصمیم خود را گرفت و پیشنهاد کار را پذیرفت.

noun uncountable

حساب‌شدگی، احتیاط، متانت، وقار، آرامش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Such decisions require much deliberation.

این‌گونه تصمیمات نیاز به احتیاط فراوان دارد.

I appreciate your thoughtful deliberation on this matter.

از احتیاط متفکرانه‌ی شما در این مورد قدردانی می‌کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد deliberation

ارجاع به لغت deliberation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deliberation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deliberation

لغات نزدیک deliberation

پیشنهاد بهبود معانی