Ratiocination

ˌrætɪˌɒsɪˈneɪʃn̩ ˌrætɪˌɒsɪˈneɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
استدلال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ratiocination

  1. noun Exact, valid, and rational reasoning
    Synonyms: reason, logic, rationality, conclusion

ارجاع به لغت ratiocination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ratiocination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ratiocination

لغات نزدیک ratiocination

پیشنهاد بهبود معانی